در این دیدارهایشان، جولیا به این نتیجه میرسد که آنها شبیه به آن رقصندههای رقصهای دستهجمعی هستند که وقتی بچه بود در مجالس رقص تابستانی میدید: بهم رسیدن، همدیگر را لمس کردن، دور شدن، قدمهای رقص رابطهٔ آنها اینگونه است که رفتوآمد به سر کار در صبحوشب به آن ریتم میدهد. یک اختلاف زمان مأیوسکننده اما همانقدر رمانتیک.