به خلق خدا جواب بده. جواب‌شان را بده. به من می‌گویند چه شده است که دیگر شعر نمی‌نویسم، چه شده است که دیگر برای‌شان شعر نمی‌خوانم، چه شده است که دیگر صدای مرا نمی‌شنوند؟
جواب‌شان را بده. به‌شان بگو که احمد تو بیش از همیشه به "شعر" می‌اندیشد، بیش از همیشه "شعر" می‌نویسد و بیش از همیشه "شاعرانه" زندگی می‌کند… منتها این را هم به‌شان بگو این "شعر" ها یک موضوع بیشتر ندارد: "دوست داشتن آیدا!"
این را به‌شان بگو. بگو که تو هر تپش قلب من هستی. بگو که دوست داشتن تو همهٔ کار و زندگی من شده است. بگو که جز تو به هیچ چیز فکر نمی‌کنم… آیدا جان! این‌ها همه را به‌شان بگو.