من که پیش از آن شب با تو همکلام نشده بودم؛ با تو حرفی نزده بودم و صحبت ما از سلام و خداحافظ تجاوز نکرده بود. پس چه پیش آمده بود که "کار از هیچ گذشته باشد" ؟
ناگزیر باید تصدیق کرد که روح ما یکدیگر را شناخته، یکدیگر را جذب کرده، با یکدیگر آموخته شده بود. روح ما یکدیگر را شناخته بودند و پیش از این که جسمهای ما برای نخستین بار به هم نزدیک شود، آنها برای همیشه یکدیگر را دریافته بودند.
این، معجزه همان جلوهیی است که از روح پاک و صادق تو در چهرهٔ تو منعکس است.