آیدای من!
زندگی را میطلبم. زندگی، شور زندگی، در من فریاد میکشد.
با همهٔ تنم، با همهٔ روحم، میخواهم زندگی کنم. یک زندگی عالی، مافوق عالی، یک زندگی بینظیر.
اولین شرط به دست آوردن این زندگی، وجود عزیز توست. تو را که شایستهٔ چنین زندگی پُربار و پُرثمری هستی دارم. باقی چیزهایش بر عهدهٔ من. سالهای زیادی از عمر من باقی نیست؛ اما در همین سالهای معدود و محدود، میخواهم آنچه را که از دست دادهام تلافی کنم. خود را برای زندگی پُرثمری آماده میبینم. دلم برای یک چنین زندگی غنج میزند.