به خودم می‌گویم: "ساعت ۶ راه می‌افتم و ساعت ۱۱ می‌توانم او را در آغوش ببوسم." فقط با همین فکر احساس می‌کنم دست‌هایم می‌لرزد. اما اگر مرا دوست نداشته باشی همه چیز بی‌فایده است. می‌خواهم رابطه‌ام را با تو تمام کنم اما نمی‌توانم زندگیِ بدون تو را تصور کنم و خیال می‌کنم اولین بار است که این‌قدر در زندگی بی‌اراده شده‌ام. دیگر نمی‌دانم.