شب از ستارههای درخشان سرشار است. چون تو مرا خرافاتی کردهای، آرزوهایی به آنها آویختهام که پشتشان پنهان شدهاند و با باران بر صورت زیبایت خواهند افتاد، همانجا، فقط باید امشب چشمهایت را رو به آسمان بگیری. کاش آنها از آتش، از سرما، از تیزی خدنگ عشق و از نرمی مخملینش برایت بگویند تا تو همانطور ایستاده، بیحرکت، منجمد بمانی تا من برگردم. کاش تمام وجودت به خواب رود بهجز قلبت و من بار دیگر بیدارت کنم… خدانگهدار عزیزم، منتظر نامهات هستم، منتظر خودت هستم. مراقب خودت باش، مراقب ما باش.