چیزی نمانده که قلبم بترکد. اما خودم را خاموش احساس میکنم؛ بیصدا، همچون گور. اگر دهانم را باز کنم، همه چیز میپرد… بهنرمی میبوسمت.
چیزی نمانده که قلبم بترکد. اما خودم را خاموش احساس میکنم؛ بیصدا، همچون گور. اگر دهانم را باز کنم، همه چیز میپرد… بهنرمی میبوسمت.