همیشه مردان خوشقیافه را دوست داشت و عیوب فراوانی را به آنان میبخشود. حتی گاهی ابدا توجه نمیکرد که چقدر احمقند. تنها زمانی طرز فکرشان اهمیت پیدا میکرد که پیر میشدند و ظاهر زیبایشان از دست میرفت و چیزی بهجز چانهی لرزان و بینی آویخته و چشمان خسته بهجا نمیماند.