موضع اپیکور، مکمل نهایی بذله وودی آلن است: "من از مرگ نمیترسم، فقط نمیخواهم هر جا سر و کلهاش پیدا میشود آنجا باشم." اپیکور میگوید: در واقع ما آنجا نخواهیم بود و چون مرگ رخ بدهد، ما نخواهیم دانست و "من" هرگز با آن همزیستی نمیکند. چون ما مردهایم، نمیدانیم که مردهایم و در این صورت، دیگر ترس چیست؟