حرف پدر را می‌شنود - حرفی را که بارها با روایات گوناگون شنیده بود: "کسی که به بلوغ عقلی برسد از دروغ و دزدی و تقلب و حقه بازی و اصولاً از هرچه پلیدی و پستی است بیزار است. چنین آدمی به خودش متکی است ، حتی اگر این اتکاء به نفس ، گاهی به او لطمه بزند! از سود بردن با اتکاء به دیگران نفرت دارد! معنی این حرف این نیست که آدم باید انزوا طلب باشد- نه - باید با مردم همکاری و معاشرت داشته باشد اما به عنوان یک فرد بالغ عاقل متکی به خود و نه وبال دیگران!"