به وظایف میزبانی خود پرداخت؛ چشم و گوش خود را باز نگهداشت و آماده شد تا به هر نقطه که بحث و گفتگو ضعیف و خاموش میشود کمک برساند. مانند صاحب کارخانهٔ نخ ریسی که کارگران را به جای خود مینشاند و در کارگاه قدم میزند و به محض مشاهدهٔ ایستادن دوکی یا شنیدن صدای غیرعادی و گردش فوق العاده سریع دوک دیگری شتابان جلو میرود و آن را نگه میدارد یا به حرکت میآورد. جنگ و صلح 1 (2 جلدی) لئو تولستوی
بریدههایی از رمان جنگ و صلح 1 (2 جلدی)
نوشته لئو تولستوی
«آیا میدانید که این پسر هر سال 40000 روبل برای من خرج دارد؟» دوباره ساکت شد و پس از لحظه ای پرسید: «راستی اگر این وضع ادامه یابد پنج سال دیگر چه خواهد شد؟ این است فایدهٔ پدر بودن» جنگ و صلح 1 (2 جلدی) لئو تولستوی
راستی چرا کسانی مانند شما دارای فرزند میشوند؟ اگر شما پدر نبودید من نمیتوانستم از شما هیچ ایرادی بگیرم. جنگ و صلح 1 (2 جلدی) لئو تولستوی
با زبان فرانسهٔ سره و برگزیده ای صحبت میکرد که نیاکان ما نه تنها با آن سخن میگفتند بلکه حتی با آن زبان فکر میکردند. جنگ و صلح 1 (2 جلدی) لئو تولستوی