رمان خارجی

جنگ و صلح 1 (2 جلدی)

جنگ و صلح را، اگر نه بزرگترین رمان عصر ما ، دست‌کم یکی از بزرگترین آن‌ها دانسته‌اند: داستانی به مانند جهانی که در آن شخصیت‌های بسیاری هر یک با شوری خاص در افت و خیزند. اقیانوسی انسانی، با جریان‌های بی‌شمار و درهم‌پیچیده که در ورای آن روحی مقتدر طوفان‌ها می‌انگیزد و فرو می‌خواباند و باز به پا می‌دارد. تالستوی در جنگ و صلح از نگارش داستان زندگی خصوصی افراد به شرح و روایت جنبش‌های ارتش‌ها و ملت‌ها می‌رسد و مسیر حرکت امواج عظیم انسانی را توصیف می‌کند که اراده میلیون‌ها نفر در آن مستحیل شده و بر آن اثر گذاشته است.

9789640004166
۱۳۸۶
۶۶۴ صفحه
۱۷۲۶ مشاهده
۴ نقل قول
لئو تولستوی
صفحه نویسنده لئو تولستوی
۵۵ رمان لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا[۳] از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ روسیه است. رمان‌های جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین ردهٔ ادبیات داستانی جهان تثبیت کرده‌اند. لئو نیکلایوویچ تولستوی به‌حدی در کشورش مشهور ...
دیگر رمان‌های لئو تولستوی
چه باید کرد
چه باید کرد چه باید کرد یکی از آثار برجسته تولستوی و از پرمعناترین و ژرف‌ترین آن‌هاست. تولستوی در این کتاب با جملاتی ساده و روان یکی از دشوارترین موضوع‌های جامعه خود، یعنی وضع دلخراش یک طبقه از مردم را به تصویر می‌کشد و با صراحت و واقع‌بینی، علل بدبختی و فقر و فلاکت مردمی را که با دیگران یکسان خلق شده‌اند، اما ...
جسد زنده
جسد زنده پیشخدمت: بفرمایید اینجا! اینجا کسی مزاحم نمی‌شود. کاغذ را الساعه می‌آورم. ایوان پطروچ: پروتاسوف، اجازه هست داخل شوم؟ فدیا: (جدی) بفرمایید. اما من کار دارم و... می‌خواهی، بیا تو!
رستاخیز
رستاخیز تولستوی در هفتاد سالگی رستاخیز را می‌نویسد. عصاره و عقاید و افکارش را در رمان رستاخیز می‌ریزد. روی سخن او تنها با مردم روسیه نیست، با انسان حرف می‌زند، به بشریت پیام می‌دهد. تولستوی در اینجا پیامبری است که مرز نمی‌شناسد. تولستوی پیامبر، تولستوی عصیانگر، تولستوی وسوسه‌گر دست به یکدیگر می‌دهند و رستاخیز را می‌آفرینند. رستاخیز در دوره‌ای متولد می‌شود که ...
شیطان
شیطان دو جور زندگی برای من ممکن است. یکی آن که با لیزا شروع کردم، زندگی، خدمت و ادراره ملک و فرزندداری همراه با احترام مردم. اگر این زندگی را می‌پسندم جایی برای ستپانیدا نیست. بایست همان‌طور که گفتم او را از این جا دور کنم یا از میانش بردارم، باید که او نباشد... زندگی دیگر همین است. این که ستپانیدا را ...
23 قصه
23 قصه این مجموعه داستان‌های تولستوی را می‌توان نوعی مثنوی مولانا، در فرهنگ روس دانست. به عنوان مثال اگر قصه (پسر خوانده) با داستان مردی که توسط حضرت موسی از خدا خواست تا زبان حیوانات را بفهمد، در مثنوی مولانا، مقایسه شود شباهت آشکار خواهد شد.
مشاهده تمام رمان های لئو تولستوی
مجموعه‌ها