آدم گاهی آنقدر تنها میشود و با خودش حرف میزند
که تبدیل میشود به دو نفر برادران سیسترز پاتریک دوویت
بریدههایی از رمان برادران سیسترز
نوشته پاتریک دوویت
آدم گاهی آنقدر تنها میشود
وبا خودش حرف میزند
که تبدیل میشود به دو نفر… برادران سیسترز پاتریک دوویت
از آدمهایی که توی معادن طلا کار میکنند بیشتر پول در میاد تا خود معادن برادران سیسترز پاتریک دوویت
مترسک به نظرم آشنا آمد. کت و کلاه و شلوار پدرمان تنش بود. برادران سیسترز پاتریک دوویت
دندونهام میریخت و من کیف میکردم. موهام میریخت و من عشق میکردم. برادران سیسترز پاتریک دوویت
این قدر اوضاعم خراب بود که اگه یه تمساح هم حاضر میشد رخت خوابش رو با من قسمت کنه بیمعطلی باهاش ازدواج میکردم. برادران سیسترز پاتریک دوویت