جوانها خیال میکنند تا آخر دنیا وقت دارند. پسربچهای که تازه دهساله شده، تولد بعدی خود را به اندازهی ابدیتی دور میبیند؛ چرا که سال پیشروی او، تنها ده درصد از زمانی است که تا آن موقع در زندگیاش سپری کرده است. در پنچاه سالگی، اوضاع فرق میکند؛ چرا که فاصلهی زمانی تا تولد پنجاهویک سالگی برابر دو درصد زمانی است که زندگی کردهاید. هرچه پیرتر و باتجربهتر میشوید، بیشتر به استفادهی درستتر از زمان خود فکر میکنید. کمکم میبینید یک ساعت، یا یک آخر هفتهی خالی و بیاستفاده ه فرصتی است که دیگر هیچوقت تکرار نخواهد شد. رهبری (درسهایی از زندگی و سالها کار در منچستریونایتد) الکس فرگوسن
بریدههایی از رمان رهبری (درسهایی از زندگی و سالها کار در منچستریونایتد)
نوشته الکس فرگوسن
بیشتر مردم از چشم و گوششان بهدرستی استفاده نمیکنند، خیلی مشاهدهگر نیستند و با دقت گوش نمیکنند. در نتیجه بخش زیادی از آنچه که دوروبرشان اتفاق میافتد از نظرشان دور میماند. چندتایی مدیر میشناسم که حتی زیر آب هم میتوانند صحبت کنند. فکر نکنم این قابلیت خیلی به کارشان بیاید. اینکه خدا به ما دو گوش و دو چشم و یک دهان داده است،بیدلیل نیست. به این دلیل است که بتوانیم دو برابر حرف زدن،ببینیم و بشنویم. از همه بیشتر گوش سپردن هیچ خرجی برای شما ندارد. رهبری (درسهایی از زندگی و سالها کار در منچستریونایتد) الکس فرگوسن
چطور کسی به خویشتن راستین خود تبدیل میشود؟
هنگامی که جوان بودم هرگز چندان به این موضوع فکر نمیکردم، اما وقتی بازیکن شدم و به خصوص بعدتر که مربی شدم کم کم توجهم به این موضوع جلب شد. اگر انسان نقش هدایت دیگران را داشته باشد بهتر است بداند که آنها چه کسانی هستند، در چه شرایطی بزرگ شدهاند، چه چیزهایی منجر به شکوفایی استعدادهایشان و چه شرایطی منجر به شکستشان میشود. تنها راه کشف این مسائل دو نوع فعالیت است که نادیده گرفته شدهاند: شنیدن و دیدن! رهبری (درسهایی از زندگی و سالها کار در منچستریونایتد) الکس فرگوسن