رمان ایرانی

با عشق برگرد

کامیار چند قدم در اتاق برداشت و خوب به اطراف نگاه کرد و گفت: برای یه زندونی، تمیز و مرتب به نظر می‌رسه... باورم نمی‌شه که مجبور به اقامت در اینجا شده باشی... بگو اینجا چه غلطی می‌کنی؟ نگار آرام پاسخ داد: پدرتون خواستند اینجا باشم. کامیار فریاد کشید: صراف غلط کرده با تو. من نمی‌خوام کسی مزاحمم بشه... اینو همه می‌دونن.... برای من رختخواب و بند و بساط جور کردید که چی؟! بی‌اجازه و بی‌دعوت سرتون رو انداختید پایین و اومدید اینجا که چی؟! پاشو، پاشو جمع کن برو همون آشغالدونی که بودی... زود گمشو از جلوی چشام و گرنه هر چی دیدی از چشم خودت دیدی!

علی
9789641930624
۱۳۹۰
۵۴۴ صفحه
۳۰۱۶ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های سمیه سادات حسینی
1 جرعه آب 1 جرعه سراب
1 جرعه آب 1 جرعه سراب اگه دنیا و مردمش کج فهم هستند، اگه دوست داشتن هم نوع به نظر تو عیب و عاره، اگه محبت بی‌دلیل و صادقانه اسمش هوسه و کسی باورش نمی‌کنه، تقصیر من نیست. تو رو خدا یه بار دیگه با جواب رد، یه تیکه باقی مونده از روح و قلبم را نشکن و له نکن.
زادگاه من زمین (داستان‌های کوتاه مردم افغان)
زادگاه من زمین (داستان‌های کوتاه مردم افغان) «زادگاه من زمین» مجموعه یازده داستان کوتاه از زندگی مردم افغان است؛ مردمی که سال‌ها نابسامانی و جنگ‌های متعصبانه خانمان‌سوز آن‌ها را به بیرون از مرزهای کشورشان راند و چنین شد که نزدیک‌ترین کشور همسایه، ایران، زادگاه و وطن اول و یا دوم نسل‌هایی از مردم افغان گردید. در این وطن جدید زاده شدند، رشد کردند، تشکیل خانواده دادند و ...
مشاهده تمام رمان های سمیه سادات حسینی
مجموعه‌ها