عشق آنگاه مهمانانش را مبهوت و متحیر میکند که چشمهها را از هم میشکافد و سهمی از نور به هر یک میدهد. آنان که میتوانند از عشق سخن برانند، گرفتار سکوتاند. آنها برای ستایش نخستین سپیدهدم، خطوط برجستهی دستشان، دستی که مینویسد، به او میسپارند تا دست، فرمانبر سپیدهدم باشد. همانگونه که برگ فرمانبر بادی است که مسحورش میکند. ای کاش سپیدی برگهای کتاب سپیدی سفرهای باشد که روزی پذیرای تو خواهد شد...