مجموعه داستان خارجی

پشت کوه قاف (قصه‌های هزارستان) مجموعه داستان

... هر دو رفتند و رفتند تا به یک بیابان بی‌سر و پایی رسیدند که «آواز خر به خدا نمی‌رسید». از بخت و اقبال آن‌ها، زن درد زایمان گرفت. مرد دستش از همه جا کوتاه، رو به آسمان کرد و گفت:«خدایا! در این بیابان برهوت، با این زن یافتنی چه کار کنم؟» زن آه می‌کشید و از درد به خود می‌پیچید. مرد گیج شده بود و عقلش به جایی قد نمی‌داد. زنش دایه می‌خواست و بعد از یافتن، غذا می‌خواست؛ اما در آن بیابان به جز خاک چیز دیگری پیدا نمی‌شد. مرد دید هر چه معطل کند، فایده‌ای ندارد. ناگزیر زنش را به امان خدا رها کرد و به امید این که به آبادی‌یی برسد، یک جانب بیابان را در پیش گرفت و رفت...

افراز
9789642431595
۱۳۸۸
۱۶۸ صفحه
۱۷۴۸ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمدجواد خاوری
قصه‌های هزاره‌های افغانستان (مجموعه‌ای از 73 قصه عامیانه)
قصه‌های هزاره‌های افغانستان (مجموعه‌ای از 73 قصه عامیانه) به استثنای مواردی که قصه‌های هزارگی در ضمن یک مجموعه یا مجله نشر شده‌اند، نمی‌توان بیش از یکی دو مجموعه مستقل از قصه‌های مردم هزاره یافت. اما تعداد قصه‌های مردم هزاره بیشتر از آن است که بتوان با یکی دو مجموعه سروته‌شان را جمع کرد. این مجموعه نیز که هفتاد و سه قصه را در بردارد، کوششی است در ثبت ...
مشاهده تمام رمان های محمدجواد خاوری
مجموعه‌ها