مجموعه داستان خارجی

شفا در میان ما نفس می‌کشد

شفا در چند قدمی ماست، اما قبل از آن که وارد خانه ما شود از تخت موریانه خورده کنار حیاط و پیچک مریض گوشه دیوار عبور کرد. وقتی به پاهای مادرم تکیه داده بودم، شنیدم که توی کوچه پیرزنی داشت با شفا صحبت می‌کرد و می‌خواست دست او را بگیرد و به خانه ببرد، پیش پسر عقب‌مانده‌اش. این است که شفا دیگر خانه ما نیامد و خودش را قسمت کرد میان پیچک و تخت چوبی و پسر عقب‌مانده پیرزن.

هیلا
9786009065257
۱۳۸۸
۸۰ صفحه
۴۴۶ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده کیارنگ علایی
۲ رمان فیلم ها:

می خواهم آفتاب را به اتاقم بیاورم (1373)

برمدار صفر (1374)

دستهای سیمانی (1375)

دیوارهای شیشه ای (1375)

سرزمین جان ( 1376)

انیمیشن " یو " (1379)

آن دورها مرا متولد کن (1381)

مستند " اندوه در آینه " ( 1385)

انیمیشن " گوسفندها به آسمان نمی رسند " (1387)

کتاب ها:

باد در یک خیابان مستقیم ( مجموعه داستان کوتاه - نشر پیام امروز تهران، 1381)

طبیعت زنده چند بانو (مجموعه داستان ...
دیگر رمان‌های کیارنگ علایی
طبیعت زنده چند بانو
طبیعت زنده چند بانو
مشاهده تمام رمان های کیارنگ علایی
مجموعه‌ها