همسر یک میلیونر مظنون به دزدی از مغازهها شده بود. تا اینجا این یک ماموریت عادی برای ویک مالوی رئیس سازمان خدمات یونیورسال بود تا اینکه: 1- مامور اعزامی از جانب ویک برای رسیدگی به این پرونده، به طرز وحشیانهای به قتل رسید. 2- همسر این مرد میلیونر ناگهان غیبش زد. 3- شوهر او هم کلا انکار کرد که ویک را استخدام کرده، و تهدید کرد اگر او به پلیس مراجعه کند، علیه او اقامه دعوی خواهد کرد. و در این موقع بود که ویک مصمم گردید به تنهایی دست به کار پیدا کردن قاتل شود، که در این راه گرفتار مجموعهای از جنایتهای بیرحمانه و موقعیتهای خوفناک گردید که از آنها به مدد ضربههای سنگین مشت و سرعت در بیرون کشیدن اسلحه موفق بیرون میآید.