شاهزاده یان و شاهزاده ماهرو در این فاصله، بسیار دور شده بودند و وقتی گرگ به آنها رسید، به قصر پادشاهی نزدیک شده بودند که قرار بود اسب یال طلایی را بدهند و در عوض پرنده آتش را بگیرند...