رمان ایرانی

حافظ ناشنیده پند

این آخر روزهای بهار سال 755 هجری، در زندگی من، محمد گلندام، روزهایی به یاد ماندنی است. بعد از هفته‌ها تشویش و اضطراب مداوم، می‌توانم نفسی به راحتی بکشم. زیرا خطری که در پی پیشامدی، جان عزیزترین دوست و خویشاوندم، شمس‌الدین محمد، را تهدید می‌کرد، موقتا از وجود گرامی او دور شده است. هر چند در این ایام، وضع فارس ما تیره‌تر و بی‌ثبات‌تر از آن است که بتوان به تامینی درازمدت امید بست، همین رفع خطر آنی را غنیمت می‌شمارم و به درگاه قادر متعال شکر می‌گزارم.

قطره
9789643413743
۱۳۹۰
۲۸۰ صفحه
۵۲۶ مشاهده
۰ نقل قول
ایرج پزشک‌زاد
صفحه نویسنده ایرج پزشک‌زاد
۴ رمان (Iraj Pezeshkzad)
دیگر رمان‌های ایرج پزشک‌زاد
خانواده نیک اختر
خانواده نیک اختر داستان، حکایت زن و شوهری ایرانی به نام محمود و بدری نیک اختر است که پس از انقلاب به اتفاق فرزندانشان و مادر بدری و فاطی که 1 دختر بچه دهاتی است به آمریکا مهاجرت نموده‌اند. ما وقتی به آن‌ها بر می‌خوریم که یکی از همکلاسی‌های نیک اختر به نام خان عمو استاد سابق دانشگاه که برای گردش به آمریکا ...
دایی جان ناپلئون
دایی جان ناپلئون وجود چنین رمانی در ادبیات ایران ـ به حد اعلی کمیک و مبتکرانه ـ مملو از شخصیت‌های به یاد ماندنی در کشاکش زد و خوردهای مضحک ممکن است خواننده غربی را که عادت کرده با شنیدن نام ایران به یاد صحنه‌های جدی بیفتد، دچار شگفتی کند. حال آنکه در خود ایران این رمان شاید شناخته‌ترین و محبوب‌ترین داستانی باشد که ...
دایی جان ناپلئون
دایی جان ناپلئون وجود چنین رمانی در ادبیات ایران ـ به حد اعلی کمیک و مبتکرانه ـ مملو از شخصیت‌های به یاد ماندنی در کشاکش زد و خوردهای مضحک ممکن است خواننده غربی را که عادت کرده با شنیدن نام ایران به یاد صحنه‌های جدی بیفتد، دچار شگفتی کند. حال آنکه در خود ایران این رمان شاید شناخته‌ترین و محبوب‌ترین داستانی باشد که ...
مشاهده تمام رمان های ایرج پزشک‌زاد
مجموعه‌ها