به من کمک کنید. محتاجم. بیراهم. دورافتادهام. یک حرف. حرفی برایم ندارید؟ (...) به من خیره ماند. دستهایش برایم سرد شد. هادی من شد. شفاف شد. به آن اندازه که اجازه داشتم، درونش را دیدم...