مجموعه داستان خارجی

سارتی آنتونیو و مادربزرگ در قایق گربه و سیره

(Sarti antonio e la nonna in barca il gatto e il cardellino)

آن‌وقت مرد شلیک کرد. فقط یک بار شلیک کرد آن هم به زن. نه به شوهرش که قیل و قال را به راه انداخته بود. خانم ارمینیا به زمین افتاد، مرد دور زد، سرعت گرفت و ناپدید شد. از سر و صدای کارگر سابق راه‌آهن پنجره‌ها باز شد و همه به خیابان ریختند تا به خانم ارمینیا که دراز به دراز وسط خیابان افتاده بود کمک کنند. خیلی زود خاطرشان آسوده شد چون او فقط از ترس بیهوش شده بود.

هاله ناظمی
9789647081870
۱۳۹۰
۸۰ صفحه
۴۱۴ مشاهده
۰ نقل قول