مجموعه داستان خارجی

برگزیده آثار آنتوان چخوف

بانوی عزیز دوست گرامی و فراموش نشدنی، شما در نامه عزیزتان ضمنا می‌پرسید، که چرا با این‌‌که من 39 سال دارم، تا حال زن نگرفته‌ام؟ عزیزم! من از صمیم قلب دوستدار زندگانی خانوادگی هستم و اگر زن نگرفته‌ام فقط به این علت است که تقدیر بدذات نمی‌خواسته است، که من زن بگیرم. من قریب 15 بار عازم بوده‌ام زن بگیرم و زن نگرفته‌‌ام برای این‌که در این دنیا همه چیز، مخصوصا زندگی من تابع تصادف است، همه چیز بسته به تصادف است! تصادف ـ جبار است! از وقایعی، که باعث شده تا حالا من زندگی خود را در تنهایی نفرت‌انگیز بگذرانم، چند تا را برای شما ذکر می‌کنم...

9789645955500
۱۳۸۹
۳۹۲ صفحه
۹۸۸ مشاهده
۰ نقل قول
آنتوان چخوف
صفحه نویسنده آنتوان چخوف
۷۶ رمان آنتون پاولوویچ چِخوف داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس برجستهٔ روس است. هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. او را مهم‌ترین داستان کوتاه‌نویس برمی‌شمارند و در زمینهٔ نمایش‌نامه‌نویسی نیز آثار برجسته‌ای از خود به جا گذاشته‌است و وی را پس از شکسپیر بزرگترین نمایش نامه نویس میدانند. چخوف در چهل و چهار سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت. چخوف نخستین مجموعه داستان‌اش را دو سال پس از ...
دیگر رمان‌های آنتوان چخوف
به سلامتی خانم‌ها (100 داستان و طنز کوتاه)
به سلامتی خانم‌ها (100 داستان و طنز کوتاه) راستش رو بخواهید، کار معینی ندارم. البته ما سابقا کار داشتیم... ما مردم رو فریب می‌دادیم... اونا رو از راه راست به راه کج می‌کشوندیم... ولی الان این کار هم آنتری ـ نو ـ سوادی، دیگه به درد هیچ‌کس نمی‌خوره. راه راستی دیگه نمونده که کسی بخواد منحرف بشه... تازه مردم از ما هم زرنگ‌تر شدن... شما خودتون قضاوت کنین، مگه ...
مجموعه آثار چخوف 5 (7 جلدی)
مجموعه آثار چخوف 5 (7 جلدی)
ایوانف درام در 4 پرده
ایوانف درام در 4 پرده بله، جوان بودم و نفهم. من هم درباره دیگران قضاوت می‌کردم، کلاه‌بردارها و حقه‌بازها را لو می‌دادم، اما در تمام عمرم هرگز رو در رو به دزدی نگفته‌ام: «تو دزدی» درخانه به دار آویخته‌ای نباید صحبت از طناب به میان آورد. خوب تربیت شده‌ام...
درباره عشق و 11 د استان دیگر
درباره عشق و 11 د استان دیگر -
داستان ملال‌انگیز
داستان ملال‌انگیز آخرین ماه‌های زندگی‌ام که به انتظار مرگ می‌گذرد به نظرم بسیار طولانی‌تر از تمام عمرم می‌رسد. قبلا هیچ‌گاه نمی‌توانستم مثل حالا با گذشت آهسته زمان کنار بیایم. پیش از این وقتی انتظار قطار را می‌کشیدم یا سر جلسه امتحان بودم یک ربع ساعت برایم در حکم ابدیت بود ولی حالا می‌توانم تمام شب بی‌حرکت روی تخت دراز بکشم و با ...
مشاهده تمام رمان های آنتوان چخوف
مجموعه‌ها