آنکس که میکوبد و میشکند.
او که همه چیز را در آتش هوسهایش میسوزاند نابود میکند و پیش میرود.
دیگری باشد ولی عدالت همیشه برقرار است و نتیجه هر چه باشد همان چیزی است که باید باشد.
دختر توی آینه
میتوانستم دختر لاغر و باریک و سبزهای رو ببینم که با روسری کوچکی که به سرش بسته بود مثل گنجشک توی آشپزخانه پرواز میکرد. به نظر میرسید موهای دخترک کوتاه باشد... لبهایش ته رنگی صورتی داشت و لپهایش مثل سیب گلاب گل افتاده بود. مژههایش بلند و تاب برداشته بودند. بینیاش استخوانی و کمی قوزدار بود. روی هم رفته بامزه ...
سهم ما
ستاره دختر نوجوانی که از محیط بسته و خشک خانواده روزنهای به دنیای پر شر و شور جوانی پیدا میکند، پا به دنیایی میگذارد که حتی در رویاهایش هم آنچنان هیجان و عشقی را تصور نمیکرد. دنیایی که میتواند تمام امیدها و آرزوهای یک جوان ساده را در میان رنگ و لعاب خودش ببلعد....
مادردختری
شیرین که درس و دانشگاه را نیمهکاره رها کرده و زودتر از دیگر دوستانش ازدواج کرده و مادر شده است، احساس میکند از زندگی جا مانده و حسرتهای ریز و درشت زیادی را در دل میپروراند. او برای فرار از زندگی تکراری و رسیدن به آرزوهایش پا در راهی میگذارد که...