افسونگر آلدر هر شب خواب همسر جوان و تازه درگذشتهاش را میبیند که فراز دیوار سنگی ـ مرز میان دنیای مردگان و زندگان ـ به سوی او دراز میکند و از او یاری میطلبد تا بازگردد. مردگان آلدر را نزد خود میخوانند و سر آن دارند که به کمک او خود را رها ساخته و به دریای زمین هجوم آورند. پس از قرنها آرامش، اژدهایان برای احقاق آنچه حق خود میپندارند بازگشتهاند.