رمان خارجی

در هزارتو

(In the labyrinth)

«... بیرون آسمان همان‌طور سفید دل‌گیر باقی می‌ماند. هنوز روشنایی روز باقی‌ست. خیابان خالی‌ست: آمد و شدی نیست، و عابری هم در پیاده‌رو نیست. برف می‌باریده؛ و هنوز آب نشده... درها بسته است. پنجره‌ها هیچ‌کس را نشان نمی‌دهد چه چسبیده به شیشه‌ها، چه حتی دورتر در وسط اتاق‌ها. تخت بودن این فضا، علاوه بر این، اشاره به این است که پشت این پنجره‌ها کسی نیست، پشت این درها، پشت ورودی این خانه‌ها. و کل این صحنه هم‌چنان خالی باقی می‌ماند: بدون هیچ مردی، زنی، یا حتی بچه‌ای.»

نی
9789643125912
۱۳۸۶
۱۷۶ صفحه
۱۳۱۵ مشاهده
۰ نقل قول
آلن رب گری‌یه
صفحه نویسنده آلن رب گری‌یه
۱۲ رمان آلن رب گری یه دوره آموزش متوسطه را ابتدا در برست و سپس در دبیرستاهای بوفون و سن لویی پاریس گذراند. از انستیتو ملی کشاورزی فرانسه مدرک مهندسی گرفت. و از ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸ در انستیتو ملی آمار پاریس کار کرد. سپس به عنوان کارشناس کشاورزی سه سال را در نقاط گرمسیری مختلفی مانند مراکش، مارتینیک، گوادلوپ و گویان فرانسه گذراند. ولی در سال ۱۹۵۱ به علت بیماری مجبور به بازگشت به فرانسه شد. او در سال ۱۹۴۹ رمان «شاه‌کشی» ...
دیگر رمان‌های آلن رب گری‌یه
تعیین موقعیت شهری خیالی
تعیین موقعیت شهری خیالی در این کتاب مانند خاطرات مثلث طلایی همه چیز افسانه است و اسطوره که در ظاهر با هیچ یک از افسانه‌هایی که می‌شناسیم مطابقت نمی‌کند.اما رب گریه به این موضوع اهمیت نمی‌دهدحتی اگر شده افسانه‌ای از خودش ابداع کند تا نکات مورد نظرش را معما گونه و به طور نمادین در آن بگنجاند.
شاهد
شاهد انگار هیچ‌کس نشنیده بود. سوت کشتی بار دوم به صدا درآمد تیز و کش‌دار بود و به دنبال آن 3 غرش پشت سرهم با شدتی که گوش را کر می‌کرد. مانند بار اول نه فریادی از کسی برخاست و نه کسی خود را عقب کشید حتی یک چین هم روی هیچ صورتی تکان نخورد.
برای رمانی نو
برای رمانی نو “... منظورم از نوشتن این متن‌ها به هیچ وجه ارائه نظریه‌ای درباره رمان نبوده است. بلکه فقط درصدد بودم تا از نظر خودم روندهای اصلی تحولات در ادبیات معاصر را نشان دهم. اگر من در بعضی صفحه‌ها با رغبت اصطلاح “رمان نو“ را به کار می‌برم، نه به این نیت است که مکتبی ایجاد کنم، و نه حتی گروه معین ...
ژلوزی
ژلوزی اکنون سایه ستون ستونی که گوشه جنوب غربی سقف را نگه می‌دارد زاویه متقابل ایوان را به دو بخش مساوی تقسیم می‌کند. این ایوان راهرو پهن سرپوشیده‌ای است که سه سمت ساختمان را گرفته است. اکنون آ از در داخلی که به راهرو میانی باز می‌شود وارد اتاق شده است به پنجره که چهارطاق است نگاه نمی‌کند که اگر نگاه ...
جن
جن دخترها در حقیقت، مثل گذشته نیستند. امروزه مثل پسرها ادای گانگسترها را در می‌آورند، مجالس هرزگی راه می‌اندازند. دزدی می‌کنند یا کاراته یاد می‌گیرند. به نوجوان‌های بی‌دفاع تجاوز می‌کنند. شلوار می‌پوشند... زندگی، دیگر امکان پذیر نیست.
مشاهده تمام رمان های آلن رب گری‌یه
مجموعه‌ها