رمان خارجی

نقاب آهنین

(Homme au maque de fer)

هرم
9789649050881
۱۳۸۴
۴۱۴ صفحه
۱۱۰۹ مشاهده
۰ نقل قول
الکساندر دوما
صفحه نویسنده الکساندر دوما
۵۶ رمان الکساندر دوما ،نویسنده فرانسوی چنین روزی در سال 1802 در روستای «ویلره کوتره» در نزدیکی پاریس به دنیا آمد. او از کودکی به کتاب و مطالعه علاقه‌مند بود و با وجود شرایط سخت و فقری که در خانواده اش حاکم بود وقت خود را با مطالعه می گذراند. وي نوشتن را ابتدا با مجلات آغاز کرد و سال 1829 نخستین نمایشنامه اش را با نام «هنری سوم و دربارش» نوشت که با اقبال بسیار روبه رو شد. یک سال بعد ...
دیگر رمان‌های الکساندر دوما
3 تفنگ‌دار 2 (2 جلدی)
3 تفنگ‌دار 2 (2 جلدی) آتوس، پتروس و آرامیس سه تفنگ‌داری هستند که بعدا قهرمان اصلی این داستان تاریخی یعنی دارتانیان، نخست هم‌چون سپاهی جوانی، بدانان ملحق می‌شوند... در میان حوادثی که این کتاب بیان‌گر آن است، باید به سلطنت کوتاه مدت ((مردی با نقاب آهنین)) (که ظاهرا برادر لویی چهاردهم بوده)، به یاری آرمیس، اشاره کرد که البته بیشتر افسانه است تا حقیقتی تاریخی.
3 تفنگ‌دار
3 تفنگ‌دار آتوس، پتروس و آرامیس سه تفنگ‌داری هستند که بعدا قهرمان اصلی این داستان تاریخی یعنی دارتانیان، نخست هم‌چون سپاهی جوانی، بدانان ملحق می‌شوند... در میان حوادثی که این کتاب بیان‌گر آن است، باید به سلطنت کوتاه مدت ((مردی با نقاب آهنین)) (که ظاهرا برادر لویی چهاردهم بوده)، به یاری آرمیس، اشاره کرد که البته بیشتر افسانه است تا حقیقتی تاریخی.
3 تفنگ‌دار 10 (10 جلدی)
3 تفنگ‌دار 10 (10 جلدی) آتوس، پتروس و آرامیس سه تفنگ‌داری هستند که بعدا قهرمان اصلی این داستان تاریخی یعنی دارتانیان، نخست هم‌چون سپاهی جوانی، بدانان ملحق می‌شوند... در میان حوادثی که این کتاب بیان‌گر آن است، باید به سلطنت کوتاه مدت ((مردی با نقاب آهنین)) (که ظاهرا برادر لویی چهاردهم بوده)، به یاری آرمیس، اشاره کرد که البته بیشتر افسانه است تا حقیقتی تاریخی.
آموری
آموری کتاب حاضر از جمله داستان‌های بسیار زیبا و دل انگیز است که هر‌گاه خواننده شروع به خواندنش نماید، جذابیت آن، وی را تا آخر داستان همراهی می‌کند و لطف و طراوت آن همواره در ذهن و خاطر خواننده باقی می‌ماند و هیچ‌گاه فراموش نمی‌شود.
مادام کاملیا
مادام کاملیا من این مطالب را در خانه او در حالی که گریه به من اجازه هیچ کاری را نمی‌دهد می‌نویسم و چراغ با حزن و اندوهی تمام بر شامی که برای من آورده‌اند نور می‌افکند. با آن که میل ندارم دست به سوی غذا دراز می‌کنم، نانین اصرار زیادی دارد که از گرسنگی دست بکشم. یقینا من نخواهم توانست مدت زیادی ...
مشاهده تمام رمان های الکساندر دوما
مجموعه‌ها