دوستان قدیمی ـ کیل، فاکس و گیج ـ و سه زنی که دست تقدیر آنان را بر سر راهشان قرار داده است ـ کویین، لایلا و سیبل ـ همگی کابوسهایی مشترک از خون و آتش و خشونت میدیدند. هیچ یک از آنان نمیتوانست این حقیقت را که در این دوره هفت اهریمن قویتر شده بود، نادیده بگیرد. اهریمن از وحشتی که میآفرید تغذیه میکرد. اما حالا که سنگ یشم یکپارچه شده بود، میتوانست سلاحی بر علیه اهریمن باشد. البته اگر آنها میفهمیدند که چگونه از آن استفاده کنند.