زنده به گورها
نگاهش از جلو چشمم کنار نمیره. وقتی داشتم از میان تاریکی تونل وارد ایستگاه میشدم یه دفعه دیدم از جمعیت خودش رو جلو انداخت. از میان آن همه چشم که به صف ایستاده و به من خیره شده بودند، ناگهان از پشت صف جلو آمد، از خط قرمز عبور کرد و خیره شد به من.....