آه... که چه اندازه سخت است با تردید زندگی کردن. دیگر هر نشانه و حرکتی از تو برای من معنایی دیگر داشت و هزار تفسیر برایش داشتم. شاید شک را بتوان مانند خوره دانست که به جان آدمی میافتد و هر چه هست نابود میکند. امروز دیگر فارغ از دل نگرانیهای آن روز که تنها برای تو بود و ترس از نبودنت نشستهام و نگاه میکنم تا شاید فرصتی پیدا کنم برای روزهایی که از کف دادهام.