سر به سر عالم و آدم میگذاشتم. حتی دست از سر حیوانات خانگی هم بر نمیداشتم. به یاد دارم روزی با یکی از خواهرانم تصمیم گرفتیم گوشهای بچه گربهای را سوراخ کنیم. با زحمت بچه گربهای را گرفتیم و داخل ملحفهای پیچیدیم و با سوزن خیاطی گوشهایش را سوراخ کردیم. هنوز فریادهای گوشخراش آن بچه گربه در گوشهایم طنینانداز است.