آنها هم دائم دیدگاههایشان را با هم منطبق میکردند. تا رشد ماجرا به چشمشان نیاید. آنها همدیگر را به اندازهای که برنامهریزی کرده بودند دوست نداشتند، و بدون هیچ حرفی همدیگر را از این دوست داشتن معاف میکردند. اتاقهای خالی زیادی در خانهشان بود که فکر میکردند عشق آنها را پر خواهد کرد، اما در واقع مجبور شده بودند با کمک هم این اتاقها را با اثاثیه مدرن دهه پنجاهی پر کنند. هرمان میلر، جورج نلسن، چارلز و ری ایمز. آنها دیگر هیچوقت تنها نبودند و همیشه دور و برشان شلوغ بود.