...چه کسی حوصله داشت سبد دستش بگیرد و مثل زنانی که توی جالیز میروند و از زیر بوتهها خیار و گوجه میچینند و در سبدهایشان میگذارند هی خم شود و آشفتگی جمع کند و توی سبدها بریزد؟ حالا به تمام آشفتگیهای اتاق پنج تا سبد هم اضافه شده بود...