رمان خارجی

لاله سیاه

(La tulip noire)

دوما در این داستان با رنگ افسانه‌گونه‌ای که بر درونه داستان می‌زند باز به مساله دلدادگی در کنار مسائل تاریخی می‌پردازد. داستان سیری خطی دارد اما حسن تعلیق‌های زیبا، کشش داستان را بیشتر کرده است.

گوتنبرگ
9789647619622
۱۳۸۹
۳۶۸ صفحه
۱۸۰۱ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
الکساندر دوما
صفحه نویسنده الکساندر دوما
۵۶ رمان الکساندر دوما ،نویسنده فرانسوی چنین روزی در سال 1802 در روستای «ویلره کوتره» در نزدیکی پاریس به دنیا آمد. او از کودکی به کتاب و مطالعه علاقه‌مند بود و با وجود شرایط سخت و فقری که در خانواده اش حاکم بود وقت خود را با مطالعه می گذراند. وي نوشتن را ابتدا با مجلات آغاز کرد و سال 1829 نخستین نمایشنامه اش را با نام «هنری سوم و دربارش» نوشت که با اقبال بسیار روبه رو شد. یک سال بعد ...
دیگر رمان‌های الکساندر دوما
3 تفنگ‌دار 3 (5 جلدی)
3 تفنگ‌دار 3 (5 جلدی) 3 تفنگ‌دار اثر الکساندر دوما نویسنده فرانسوی است. این رمان قهرمانی‌ها و دلاوری‌های سه تن از تفنگ‌داران لویی سیزدهم به نام‌های آئوتوس، پوروتوس، آرامیس، و همچنین جوانی دلیر و باهوش به نام دارتانیان که جز تفنگ‌داران سلطنتی می‌شود را روایت می‌کند. این چهار تن با شعار همه برای یکی و یکی برای همه با هم پیمان دوستی بستند و در ...
لویی چهاردهم 1 ( 3 جلدی)
لویی چهاردهم 1 ( 3 جلدی)
مادام کاملیا
مادام کاملیا مادام کاملیا داستان عشقی داغ بین یک مرد جوان معمولی به نام ((آرمند دوال)) و ((مارگریت گوتیه)) یک زن‌نشانده فوق‌العاده زیبا و ولخرج است. اما اگر این همه چیز بود، کامیل یکی از نمادهای فرهنگ غرب نمی‌شد، چون یک داستان دیگر که خیلی شبیه به کامیل است، قبلا نقد شده بود. در داستان کلاسیک ((ابه پرووست)) به نام ((مانون لسکو)) ...
3 تفنگ‌دار 3 (10 جلدی)
3 تفنگ‌دار 3 (10 جلدی) آتوس، پتروس و آرامیس سه تفنگ‌داری هستند که بعدا قهرمان اصلی این داستان تاریخی یعنی دارتانیان، نخست هم‌چون سپاهی جوانی، بدانان ملحق می‌شوند... در میان حوادثی که این کتاب بیان‌گر آن است، باید به سلطنت کوتاه مدت ((مردی با نقاب آهنین)) (که ظاهرا برادر لویی چهاردهم بوده)، به یاری آرمیس، اشاره کرد که البته بیشتر افسانه است تا حقیقتی تاریخی.
مادام کاملیا
مادام کاملیا من این مطالب را در خانه او در حالی که گریه به من اجازه هیچ کاری را نمی‌دهد می‌نویسم و چراغ با حزن و اندوهی تمام بر شامی که برای من آورده‌اند نور می‌افکند. با آن که میل ندارم دست به سوی غذا دراز می‌کنم، نانین اصرار زیادی دارد که از گرسنگی دست بکشم. یقینا من نخواهم توانست مدت زیادی ...
مشاهده تمام رمان های الکساندر دوما
مجموعه‌ها