من از تو چیزی نمیدانستم مگر جهانی از آواها، سرآمد همه صداها موتزارت و ویولنسل تو بود. مینواختی. صدا میرقصیدند. من مینوشتم. موسیقی تو درون دستنوشتههای من است، برای این که بتوانم درکت کنم، از تو فرار کردم، میترسیدم دوستت داشته باشم.