رمان ایرانی

ناله‌های عشق (حکایت غریب غربت خاک که خداوند بسیار دوستش می‌داشت)

ای رحمان شبی که من سیر داده شدم به سوی آسمان، و دور گردانید مرا جبرئیل در آسمان‌های خدا و بهشت‌های خدا، و همین‌طور که من دور می‌زدم در قصرهای آن و بستان‌های آن،‌ ناگاه بوی خوشی را استشمام کردم که آن بوی خوش مرا به عجب آورد، به جبرئیل گفتم: «ای دوست داشته من،‌ این بویی که بر همه بوهای بهشت غلبه کرده چه بویی است؟»

9789643376161
۱۳۸۹
۳۶۸ صفحه
۲۶۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های نصرالله قادری
کشتار خاموش و 4 نمایش‌نامه دیگر
کشتار خاموش و 4 نمایش‌نامه دیگر دنیای تئاتر دنیای تصاویر منجمد و فن و تکنیک منفعل نیست، بلکه دنیای تصاویر و تفکر پرسش‌گری در حال صیرورت و شدن است. هر پرسشی در تئاتر نوعی کنش‌گری است! اما سوال اساسی اینجاست که آیا برای مای تئاتری امکان‌پذیر است اندکی خویش را از کنش‌گری‌های خویش و خشم‌ها و اعتراضات و عصبیت‌های خود نسبت به وضع موجود خود و ...
کوچه عاشقی
کوچه عاشقی خلق کمدی دشوارتر از تراژدی است. بسیاری از مفاهیم دراماتیک و اجزا و عناصر درام را در دنیای کمدی آسان‌تر می‌توان درک کرد. اما سهل‌اندیشی در مواجهه با کمدی ورطه هولناکی است که ذات آن را هدر می‌دهد. دشواری نوشتن کمدی با رعایت همه اصول آن همان دشواری مضاعفی است که از آن یاد کردم. کوچه عاشقی گفتار خاصی دارد. کوچه عاشقی ، ...
خواب دریا
خواب دریا
غم عشق
غم عشق همیشه حس عمیق و دردناک «غربت» همدم من است. غربت به معنای دقیق کلمه و به مفهوم «دوری از خانه» یا «بی‌خانمانی»! و به همین جهت مشتاق «مرگ» هستم. آنجا و در سرزمین دوست از غربت نجات پیدا می‌کنم. همیشه تنها بوده‌ام و بعد فهمیده شده‌ام. همیشه متهم و بسیاری مواقع مجرم بوده‌ام، به جهت تنهایی! حکایت من، حکایت آن ...
مشاهده تمام رمان های نصرالله قادری
مجموعه‌ها