اشخاص از راههای گوناگون به صحنه ادبیات گام مینهند. برخی از سالهای کودکی به سرودن شعر و نوشتن نثر دست میزنند. بعضی پس از سالها عمر قلم بر میدارند و به نویسندگی میپردازند. یکی را حادثهای به جرگه نویسندگان میکشاند و دیگری سالها با پشتکار و جدیت در این راه میکوشد. ولی یک امر برای همه و هر کس حتمی و ضروری است: قبل از نویسنده شدن باید خوانندهای پرشور و جدی بود. باید کتاب را دوست داشت. کتاب یکی از عجیبترین معجزات زاییده استعداد و قابلیت بشر است و باید به نیروی آن باور داشت. باید کتاب را بهترین دوست خود شمرد، دوستی که بیجان است و جان دهنده افکار شماست. یک نویسنده همیشه از خواننده دقیق، شیفته و مفتون کتاب، ببار میآید. نکتههایی که در لابهلای داستانها نهفته است، هر یک سنگ بنایی است برای رشد و تعالی خوانندگان آن.