خوانندهای با یاد آوری خاطراتش در مادرید و اجرای نقش در اپرای اتللو، گذشتهاش را مرور میکند : ناگهان آشنایی با جمعی سه نفره. راوی، داتو، ناتالیا مثل سه یار جدا نشدنی در مادرید، روزها را با هم میگذرانند. ناتالیا همسر بانکداری است که به دلیل مشغلهی زیاد داتو را استخدام کرده تا همدم همسرش باشد اما راوی رفته رفته مجذوب زیبایی دست نیافتنی ناتالیا میشود000