رمان خارجی

دماغ

(Nose)

در تمام قصبه ایکه‌نوئو و اطراف آن دیار البشری به هم نمی‌رسید که دماغ زنچی را ندیده باشد: این زائده درازی که پنج انگشت طول داشت و سر و تهش به یک میزان کلفت بود و از بالای لب فوقانی به زیر چانه می‌رسید، آدم را در نظر اول به این فکر می‌انداخت که سوسیسی از میان صورت راهب سبز شده است. زنچی در ظاهر وجود این خرطومچه را به چیزی نمی‌گرفت و چنان وا می‌نمود که به بود و نبودش اعتنایی ندارد.

احمد شاملو
مروارید
9789646026896
۱۳۸۸
۱۰۸ صفحه
۱۳۱۱ مشاهده
۰ نقل قول
ریونوسوکه آکتاگاوا
صفحه نویسنده ریونوسوکه آکتاگاوا
۳ رمان ریونوسوکه آکوتاگاوا، نویسنده ژاپنی چنین روزی در سال 1927 در 35 سالگی با خوردن تعداد زیادی قرص به زندگی اش خاتمه داد و فرصت خلق آثار بیشتر را از خود گرفت. وی که مارس 1892 در توکیو به دنیا آمده بود، عنوان پدر داستان کوتاه ژاپن را به خود اختصاص داد. او تا زمان مرگش بیش از یکصد داستان کوتاه خلق کرد. در داستان های او می‌توان ترکیبی از افسانه و اسطوره را دید. آکوتاگاوا فعالیت ادبی‌اش را از سال ...
دیگر رمان‌های ریونوسوکه آکتاگاوا
سن‌نین
سن‌نین روزی روزگاری مردی وارد شهر اوساکا شد که می‌خواست خدمتکار خانگی باشد. نام واقعی او را نمی‌دانم، همه او را با نامی می‌شناختند که معمولا به مستخدمان می‌گویند: «گنسوکی». او یک خدمتکار همه‌کاره بود.
پرده جهنم
پرده جهنم ریونوسکه آکتاگاوا، چهره درخشان ادبیات معاصر ژاپن، از همان جایگاه و منزلتی برخوردار است که گوگول در روسیه، مارک توین در آمریکا، لوشون در چین و صادق هدایت در ایران. آکتاگاوا پیشگامی بود که با خلق داستان‌های درخشانی چون کاپا، پرده جهنم، دماغ و امثال آن نویسندگان بعد از خود را به مسیر پرشکوه امروزیشان هدایت کرد.
مشاهده تمام رمان های ریونوسوکه آکتاگاوا
مجموعه‌ها