مجموعه داستان خارجی

7 سال و 9 ماه و 18 روز ( مجموعه داستان)

تلویزیون داشت برنامه‌ای در مورد روستا پخش می‌کرد، فکر کنم با این وضع حقوق و زندگی، ما هم کم‌کم مجبوریم به روستا برویم. خواستم پول کالباس‌ها را بدهم که یک دختر از آن پولدارها آمد توی مغازه، چه مانتوی قشنگی داشت، یاد زنم افتادم که دو سال است برایش مانتو نخریده‌ام، چه قدر وقتی لباس‌های قشنگ می‌بینیم دلم می‌خواهد مال زنم باشد. دختر یک نگاهی به من و مغازه کرد و خندید، خوش به حالش، باید هم بخندد، غمی که ندارد، پدر پولدار و خانه راحت، دیگر چرا ناراحت باشد؟

9789643375676
۱۳۹۰
۱۰۰ صفحه
۳۸۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمد سهرابی
اقیانوس آلام
اقیانوس آلام دختر پیامبر که به دنیا آمد، یکی از فرشته‌ها را خدا فرستاد که برو حرف توی دهان مبارک پیغمبر بگذار که بگوید فاطمه. پیامبر هم گفت فاطمه.
سکته قبلی
سکته قبلی محمد سهرابی در نهم بهمن 1356 با گریه اعلام موجودیت کرد. در سال 1371 شعر را آغاز نمود، و هم‌زمان گچ‌کاری و لکه‌گیری را حرفه خود قرار داد و او در سال 1388 دچار سکته شد، و شاید بعدا نیز سکته کند. وی جایزه نوبل ادبیات سال 2010 میلادی را طبق تشخیص داوران از آن خود نکرده است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ...
مشاهده تمام رمان های محمد سهرابی
مجموعه‌ها