رمان نوجوان

خاطرات 1 بچه‌ی بی عرضه داستان کارتونی

(Diary of a wimpy kid a novel in cartoons)

اول از همه بذار تکلیف یه چیزو روشن کنم: این یه دفترچه یادداشت‌های روزانه است، نه یه دفترچه خاطرات. این قضیه کاملا ایده مامان بوده، نه من. ولی اگه اون خیال می‌کنه قراره من توی این دفترچه از «احساساتم» یا این جور چیزا بنویسم، پاک خل شده. تنها دلیلی که حاضر شدم به خاطرش زیر بار این قضیه برم اینه که فکر می‌کنم بعدا که پولدار و مشهور شدم، این دفترچه حتما به کار می‌یاد. ولی فعلا که با یه مشت آدم خل و چل توی مدرسه راهنمایی گیر افتادم. بنابراین خیال نکن که توی این دفترچه چیزایی مثل امروز حالم «این‌طور» بود، دیروز حالم «اون‌طور» بود، پیدا می‌کنی. دوباره در این کتاب‌ها گرگ را بیابید.

فرخ بافنده
نیکو نشر
9789647253437
۱۳۹۰
۲۲۰ صفحه
۱۰۳۴ مشاهده
۰ نقل قول
جف کینی ۳۴ رمان Tobias Jonathan Ansell Wolff is a writer of fiction and nonfiction.

He is best known for his short stories and his memoirs, although he has written two novels.

Wolff is the Ward W. and Priscilla B. Woods Professor in the School of Humanities and Sciences at Stanford University, where he has taught classes in English and creative writing since 1997. He also served as the director of the Creative Writing Program at Stanford from 2000 to 2002.

دیگر رمان‌های جف کینی
دفتر خاطرات پسر لاغرو دفترچه یادداشت گرگ هفلی
دفتر خاطرات پسر لاغرو دفترچه یادداشت گرگ هفلی بچه بودن واقعا بد است. هیچ‌کس بهتر از گرگ هفلی ریزه میزه این را نمی‌داند. او در مدرسه راهنمایی، با بچه‌هایی هم‌کلاس است که بلندتر و زیرک‌تر از او هستند و موهای صورتشان را اصلاح می‌کنند. در دفترچه خاطرات یک بی‌عرضه، نویسنده ، گرگ هفلی را قهرمانی شک‌برانگیز معرفی می‌کند. خود گرگ نیز درباره دفترچه خاطراتش می‌گوید: از من انتظار نداشته ...
دفتر خاطرات پسر لاغرو 4 (چله تابستون)
دفتر خاطرات پسر لاغرو 4 (چله تابستون) تعطیلات تابستان است. هوا عالی است و تمام بچه‌ها بیرون از خانه دارند خوش می‌گذرانند! پس... گرگ هفلی کجاست؟ گرگ توی خانه با پرده‌های پیش کشیده دارد بازی رایانه‌ای می‌کند!!
دفترچه خاطرات 1 بی‌عرضه 4 (چله تابستون)
دفترچه خاطرات 1 بی‌عرضه 4 (چله تابستون) وقتی تو آینه نگاه کردم، از هیکل لاغر و بی‌قواره خودم بدم آمد. تصمیم گرفتم هر روز قبل از استخر نرمش کنم. یک ربع نرمش کردم و بعد که داشتم تو آینه هیکلم را نگاه می‌کردم...
دفترچه خاطرات 1 بی‌عرضه 3 (دیگه ذله شدم)
دفترچه خاطرات 1 بی‌عرضه 3 (دیگه ذله شدم) با شلیک توپ دشمن، دیواره دفاعی ما متلاشی شد. متاسفانه ما نتوانستیم از دروازه محافظت کنیم و توپ هم صاف... ولی من دماغ و دندان‌هایم را تا نیم قرن دیگر لازم دارم.
مشاهده تمام رمان های جف کینی
مجموعه‌ها