حالا من مانده بودم با کولهباری از کنجکاوی و پرسش. اگر نازنین نمیخواست شوهر سابقش را به هیچ عنوان ببخشد پس حالا چرا مراسم ختم او را در خانه خودش میگیرد؟ آیا ته مانده یک عشق دور و کمرنگ را همچنان در وجود خود حس میکرد؟ عشقی که به خاطر آن مرتضی تا آخرین روزهای قبل از مرگش میخواست نزد او برگردد. یا شاید هم نازنین بر این باور بود که نبخشیدن مرده حتی اگر گناهکار باشد خود گناه دیگری است.