خانهای برای آقای بیسواس را میتوان تلاش مردی دانست که سرشت انقلابی ندارد، اما نیروهای عرف و عادت و افسانه و خرافات در روحش طغیان برمیانگیزد... آقای بیسواس هرچند با خانوادهای (خانواده تولسی) وصلت کرده، با آنها یگانه نمیشود و راه و روش سنتی و معهودشان را دنبال نمیکند. خوش ندارد به آنان خدمت کند و از آن میهراسد که به بردگی درآید. بره رام نیست و بارها یک تنه در برابر دیگران قدعلم میکند. پیروزی او رهایی آنند (پسرش) و مردن در خانه خویش است... این کتاب عظمت و شکوه دیکنزی را دارد، منهای احساسگرایی، گریز زدن، یا پند دادن او.