رمان خارجی

سکه‌سازان (به همراه یاددشت‌های سکه‌سازان)

(Les faux monnayeurs)

سکه‌سازان تشکیل شده است از 3 بخش: بخش اول شامل 18 فصل است و وقایع آن در پاریس می‌گذرد. بخش دوم شامل 7 فصل است و وقایع آن در ساس ـ فه، یکی از دهکده‌های سوییس ، اتفاق می‌‌افتد، و وقایع بخش سوم نیز، که مانند بخش اول به 18 فصل تقسیم شده است، بار دیگر در پاریس می‌گذرد. در واقع بخش دوم به منزله شاهین ترازویی است که تعادل 2 کفه را ثابت نگه داشته است. زمان داستان بر روی هم از 5 ماه تجاوز نمی‌کند و تاریخ وقوع آن سال‌های پیش از جنگ جهانی اول است.

ماهی
9789641154808
۱۳۸۸
۴۸۰ صفحه
۱۷۶۳ مشاهده
۰ نقل قول
آندره ژید
صفحه نویسنده آندره ژید
۲۲ رمان آندره پل ژيد در سال ۱۸۶۹ به دنيا آمد و از نظر ذهنيت و روحيه به آينده تعلق داشت؛ وي « زمان متغير» را فعالانه تجربه مي كرد و در تلاش براي ساختن آينده بود .ژيد از ريشه مذهبي دوگانه اي برخوردار بود : پدرش پروتستان و مادرش كاتوليكي بسيار ديندارتر و جزمي تر از شوهرش بود. پدر آندره به فاصله كمي پس از تولد او درگذشت. وي در كنار دو بانوي سختگير مذهبي (مادر و مادربزرگش) رشد كرد و البته ...
دیگر رمان‌های آندره ژید
سرشت زنان
سرشت زنان دوست من؛ به نظرم برای تو می‌نویسم ـ من هرگز یادداشت‌هایی نداشته‌ام و جز نامه‌نگاری چیز دیگری نمی‌دانم، و اگر روزی تو را نبینم بی‌شک برایت نامه می‌نویسم، اما اگر قبل از تو بمیرم (که آرزوی من است زیرا زندگی بی تو برایم کویری بیش نیست) این یادداشت را خواهی خواند و آن وقت کمتر از تو جدا شده‌ام. اما ...
سمفونی کلیسایی
سمفونی کلیسایی این داستان کوتاه به صورت بر گزیده هایی از از دفتر خاطرات یک کشیش پروتستان روایت شده است که سر پرستی دختری نابینا و در ظاهر کر و لال را از خانوداه فقیر و تهیدست می پذیرد. دقت و توجه بردبارانه و عشق کشیش به این بره گمشده( روایتی از انجیل مقدس) سر انجام به بار می نشیند و دختر ...
سمفونی پاستورال
سمفونی پاستورال آندره ‌ژید (1951-1869) بر ضد قواعد و مقررات اجتماعی قدم برمی‌دارد و در جنگ و جدال اندیشه‌ها شجاعانه و بی پروا درگیر می‌شود. (این استاد اندیشمند) با تمام این خصوصیات در همه‌ی عمر به اخلاق‌گرایی سبک منتنی وفادار می‌ماند. و بسیاری از تالیفات او در ادبیات جهانی جای خود را باز کرده است. کتاب‌های او درباره‌ی اتحاد شوروی، کنگو، کمونیسم و استعمار، ...
سمفونی پاستورال
سمفونی پاستورال نه، اجازه بدهید به شما بگویم: من چنین سعادتی را نمی‌خواهم. شما باید متوجه باشید که من ... من نمی‌خواهم این‌گونه خوشبخت باشم. می‌خواهم بدانم. چیزهای بسیاری، چیزهای ناگواری، هست که من نمی‌توانم ببینم، اما شما حق ندارید آن‌ها را از من پنهان کنید. طی این ماه‌های زمستانی، مدام به این موضوع فکر کرده‌ام. می‌ترسم جهان به این زیبایی نباشد ...
مشاهده تمام رمان های آندره ژید
مجموعه‌ها