رمان خارجی

سه‌شنبه‌ها با موری

(Tuesdays with morrie)

شاید شما نیز همانند میچ به هنگام سیر و سلوک رد پای مرشد خود را گم کرده و روشن‌بینی خود را از دست داده‌اید و جهان را سردتر و بی‌روح تر احساس می‌کنید. آیا مایل هستید بار دیگر مرشد خود را ملاقات کنید؟ سوالات مهم‌تری که هم‌چنان ذهن شما را تسخیر کرده‌اند، با او مطرح کنید و کلید حل مسائل سرسام‌آور زندگی امروزتان را بیابید؟ همانند ایام قدیم...

نقطه
9789645548818
۱۳۸۰
۱۷۶ صفحه
۱۹۰۹ مشاهده
۱۵ نقل قول
نسخه‌های دیگر
میچ آلبوم
صفحه نویسنده میچ آلبوم
۲۷ رمان Mitchell David Albom is an author, journalist, screenwriter, playwright, radio and television broadcaster and musician. His books have collectively sold over 28 million copies worldwide; have been published in forty-one territories and in forty-two languages around the world; and have been made into Emmy Award-winning and critically-acclaimed television movies.
دیگر رمان‌های میچ آلبوم
سیم‌های جادویی فرانکی پرستو
سیم‌های جادویی فرانکی پرستو میچ آلبوم به یاد ماندنی‌ترین شخصیت خود را در این کتاب خلق کرده است: فرانکی پرستو، بزرگ‌ترین گیتارنواز تاریخ، که هر سیم گیتارش یک زندگی را دگرگون می‌کند. سیم‌های حادویی فرانکی پرستو رمانی است، درباره پیوستن ما به گروه‌های مختلف و قدرت قریحه‌ها در تغییر زندگی‌مان. این داستان سحرآمیز از زبان «موسیقی» رایت می‌شود.
1 روز دیگر (کتاب سخنگو) سی‌دی
1 روز دیگر (کتاب سخنگو) سی‌دی گوینده: میکاییل شهرستانی اگر این فرصت دست می‌داد که می‌تونستید با عزیز از دست رفته‌ای فقط یک روز دیگر هم بگذرانید، فقط یک بار به گذشته برگردید و اشتباهی را جبران کنید، چه می‌کردید؟ پدر چارلی بنه‌تو در کودکی به او گفت: تو می‌توانی پسر مامان باشی یا پسر بابا اما نه هر دو. او هم پدرش را انتخاب کرد. جند دهه ...
سه‌شنبه‌ها با موری مرد پیر مرد جوان و بزرگترین درس زندگی
سه‌شنبه‌ها با موری مرد پیر مرد جوان و بزرگترین درس زندگی فرزانگی و شفافیت با زیبایی هر چه تمام در این کتاب نوشته شده، و علی‌رغم پیچیدگی‌های زندگی، سادگی را عاشقانه انتقال داده (دکتر ام اسکات پک). گنجینه‌ای باورنکردنی، درکی از مرگ بشر، راهنمایی مهم و سرچشمه روشنگری. کتاب مرشدی که تجربه مرگ‌اش را سهیم می‌شود، با دانش و بینشی ژرف، آماده مواجهه با پدیده مرگ خواهیم شد. من با این ...
تارهای جادویی فرانکی پرستو
تارهای جادویی فرانکی پرستو راهبه زیر لب می‌گفت: «ترانکوئیلا. ترانکوئیلا.» باران مثل چکش بر سقف می‌کوبید. صدای رعد و برق شبیه درام نقاره بود. در طبقه پایین، شورشیان سالن اصلی را به آتش کشیده بودند. شعله‌های آتش مثل صدای همزمان صدها کاستانت ترق و تروق می‌کردند. آن‌هایی که از کلیسا فرار نکرده بودند با صدای بلند فریاد می‌کشیدند و جیغ‌های ملتمسانه‌شان با صدای داد ...
مشاهده تمام رمان های میچ آلبوم
مجموعه‌ها