۱۱۳ رمان
بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستانهای عاشقانه و رومانتیک نیز نوشتهاست، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستانهای آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
قتل در تعطیلات
دوازده... چهارده... پانزده سال گذشته بود. کار درستی کرده بود. قضاوتش کاملا درست بود. بشدت عاشق ورونیکا بود، ولی میدانست که به جایی نمیرسد. ورونیکا قورتش میداد. همه جسم و روحش را میبلعید. ورونیکا خودخواهترین آدم روی زمین بود و اصلا هم از این خودخواهی خجالت نمیکشید.
ان یا ام
- شاید...اما حداقل یکبار احساس مهم بودن را تجربه کردیم. کمکم دارم حس میکنم که هیچکدام از ماجراهای گذشته واقعی نبوده است. تامی، واقعا همه آن ماجراها اتفاق افتاد؟ واقعا جاسوسهای آلمانی تو را دزدیدند؟
کمینگاه خطر
آگاتا کریستی برای همه علاقهمندان داستانهای پلیسی نامی است آشنا. او شهرتش را مدیون حدود صد رمان و داستان پلیسی است که در رده رمانهای موسوم به قاتل کیه قرار میگیرند. در این کتاب پرحادثه حلال معما هرکول پوآرو (کارآگاه) است. او یکی از معروفترین کارآگاهان داستان پلیسی انگلیسی است. پوآروی بلژیکی پس از تجاوز آلمان به وطنش در سال ...
تله موش
تله موش، آخرین جلسه، یک اتفاق، فقط ساعت شاهد بود، شبان بزرگ، روی موج عوضی، لانه بلبل، نام 7 داستان جنایی از آگاتا کریستی است که شما آن را با هیجانی آمیخته با کنجکاوی و دلهره دنبال میکنید و پیرزن دوست داشتنی، خانم مارپل مثل بقیه داستانهای آگاتا کریستی قهرمان داستان است.
شبح مرگ بر فراز نیل
هر دو مرد با دهانی نیمهباز، چشمان ندید بدید خود را به دختری دوخته بودند که داشت جلو پستخانه از یک رولزرویس قرمز رنگ پیاده میشد. دختر، نرم و چابک، از اتومبیل بیرون آمد. کلاه بر سر نداشت و موهای طلاییاش به او جلوه خاصی میداد. پیراهنی بلند اندام ظریف و زیبایش را پوشانده بود. از حرکاتش معلوم بود ...