"... دکتر استارک! پنجاه و سومین سال تولدت مبارک. به نخستین روز مرگت خوش آمدی! من جایی در گذشته تو زندگی میکنم. تو زندگیام را نابود کردی. شاید ندانی چهطور یا چرا، یا حتی چهوقت... و حالا من تصمیم دارم زندگی تو را به نابودی بکشانم." "... تو به نحوی رقتآور هدف آسانی هستی، دکتر. در طول روز در آپارتمانت را قفل نمیکنی. از دوشنبه تا جمعه در یک مسیر مشخص پیادهروی میکنی. کارهایت به طرز حیرتآوری قابل پیشبینی است. کشتن تو لطف چندانی ندارد... بنابراین ترجیح میدهم قتل تو به دست خودت انجام شود..."