کازوئو ایشیگورو، نامزد جایزه بوکر، در آخرین اثر خود داستان عشق، از دسترفتگی و حقایق نهانی را روایت میکند. از همین روست که هرگز ترکم مکن خیلی زود جایش را میان بهترین آثار او باز میکند. رمان تکاندهندهای است آکنده از احساس شکنندگی انسان معاصر، خاطرات بهیاد ماندنی شخصیتهایی که رفتهرفته به حقیقت دوران کودکی به ظاهر شاد و نیز آینده خود پی میبرند. آنها پس از سالها درمییابند که چرا موسسه «هیلشم» آنان را از کودکی پناه داده است. حالا که در در و دشت رانندگی میکنم، هنوز چیزهایی را میبینم که مرا یاد هیلشم میاندازد. شاید از کنج مزرعهای مهآلود بگذرم یا قسمتی از خانه بزرگی را همچنان که از دامنه تپهای پایین میآیم، یا حتی دستهای سپیدار را با ترتیب خاصی در کمرکش تپهای ببینم و با خود بگویم: «شاید همین باشد! پیدایش کردم!»