دانشجوی دختری موضوع پایاننامهاش را به نویسندهای اختصاص میدهد و با جذب او و وادار کردنش به نوشتن، آرامش زندگیاش را به هم میریزد. نقاشی اقرار میکند چند دختر جوان شیفته نقاشیهایش شدهاند و او با قلممویش، از فاصلهای دور، آنها را به قتل رسانده است. خانهی متروک و فریبندهای مردها را به سمت خود میکشد و تا حد جنون افسونشان میکند... آیا باید مقابل کشش مقاومت کرد؟ آیا تسلیم شدن، فرار از خود است یا پیدا کردن دوباره خود؟ در این کتاب، ماجرای سه هوس مرگبار با رازی به هم پیوند خوردهاند و استعداد یکی از بزرگترین نویسندگان فرانسه را به اوج خود رساندهاند.